آرامم کن
آرامم کن با صدایت
آرامم کن با نگاهت
آرامم کن با دستانت
دنیا چیزی جز این نیست..
کمی صدای گوش نواز تو با قدری نگاه زیبا به همراه دستان گرم پر از احساس…
قدری مرا در آغوش بگیر
قدری مرا نوازش کن
تا شاید غیر ممکن ها ممکن شود
تا شاید دیروز و امروز و فردایم فراموش شود
من آرامم
چرا که در چشمان تو فردایی را میبینم به روشنی روز
چرا که در عمق قلبم و در اوج نا باوری فقط با یک نگاه کوچک تو از خود بیخود میشوم ..
چرا که تمام رویا های من خلاصه شده در دستان گرم تو ..
چرا که حتی فریاد های تو اوازی دل نواز و پر غروری هست برای قلب بی رنگ من .

فقط ای کاش لبخندی بود بر روی چهره تو
از جنس حقیقت و شادی از جنس عشق..
تا شاید امید بر من رخنه میکرد و ممکن میکردم تمام غیر ممکن ها را در یک چشم بهم زدن.
m.s